این مرد دهقان است که بالای زمین های خود کار میکند و با خوردن نان ظهر میباشد و پسر دارد خورد میباشد پسرش منتظیر است پاره از نان خشک بدست گرفته که از مابین دیگ که در پیش رویش میباشد طعام بخورد ولی دیگ همچنان خالی است وپدرش نان را با چای نوش کان میکند پسرش که گپ را نمیفهمد میگوید که من از این دیگ غذا میخواهم وهمچنان منتظیر است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر