کل نماهای صفحه

۱۳۸۹ آذر ۷, یکشنبه

سرک بامیان شیبر کابل

سلام دوستان . سرک بامیان شیبر کابل که دوسال قبل به شرکت های سرک سازی قرارداد نموده بود کار آن متوقیف میباشد.
کار این سرک از پل متک تا منطقه شش پل ولایت بامیان قرار داد شده است. ایمسال کار قیر ریزی از جاهای مختلیف کار جریان داشت. واز منطقه شیخعلی که بنام دهن بوتیان ولایت پروان تا منطقه دهن قچنگی ولسوالی شیبر ولایت بامیان که 16 کیلومتر میباشد هیچ کار صورت نگرفته است. سرک آنقدر خراب است که موتر های خورد وکلان مشکل زیاد دارد در زمیستان که راه ولایت بامیان از مسیر همین راه کوتل شیبر است به مشکلات زیاد روبرو خوا هد شد. ولی از طرف مقامات دولت هیچ کدام اقدامات صورت نگرفته است.که براه حل این مشکل اقدام نماید.
دوم . سرک که از دهن شنبل ولسوالی سابق شیبرشروع بطرف بامیان که ایمسال کار جریان داشت پل اول آن که سنگ آمده راه آب را مسدود نموده وآب در سرماه زمستان که بیشتر از 25 دریجه زیر صیفرکه آبهارا یخ زده  سرک را یخ میگرد راه عبور برهمه وسایط مشکل است و پل دوم را همان شرکت سرک سازی بند ساخته است فعلا وسایط از بین دریا عبور میکند .لی چند وقت بعد آن آبها بسرک جوش خورده راه عبور بسیار سخت خواهد بود . من با یکی از کارمندان ولسوالی شیبر این مشکل را در جریان گزاشتم .گفت که شرکت دوباره می آید وراه هارا باز میکند خدا کند که همین تورباشد که  مردم دچار مشکل نگردد.
این یک تصویر از پل دوم.

۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

عید قربان

سلام دوستان عید قربان سپری شد عید گزشته همه شماه را تبریک میگویم.
من نتوانیستم این عید را بجمع دوستان سپری کنم .در هوای سرد روز  عید من مریض بودم روز اول عید همرای یک مریض دیگر در نزد داکتر بودم از ساعت 9 صبح الا چهار سی دقیقه بعد از ظهر ودو روز دیگر عید هم چندان حال خوش نداشتم .
                                                                      ( قربانی )
دلم بادا اسیرسنبل زلف پریشانت ***شیهد وبسمل وخونگشته بر گشته مژگانت**
زدامانت کجا دست تعلق  باز بردارم***سری دارم نثارش میکنم جانا بدامانت**
بباغ دلربای نخل ممتاز تمنایی***آلهی نشکند دست قضا سرو خرامانت**
مکن قربان براهت گوسفند از رشک میمیرم*** مرا قربانی خود کن مبارک عید قربانت.

سرگذشت اجتماعي بيشتر ملتها در بر گيرنده ي رخدادهايي است كه به دليل اهميت سياسي يا شدت تأثير در انديشه ها و احساسات عامه، فراموش شدني نبوده و هيچ گاه از يادها محو نمي شود. عید قربان هم از دوران حضرت ابراهیم که پسرش را قربانی میکرد که خداوند گوسفند را برایش بخشید تا بجای پسرش قربانی کند. که تا حالا بری همه مسلمانان جهان باقی مانده است.هركسي مي تواند تاريخ ساز باشد، اما تنها يك انسان بزرگ مي تواند آن را رقم زند.



۱۳۸۹ آبان ۲۲, شنبه

نمایشگاه عکس در مغاره بودا

سلام دوستان نمایشگاه عکس در مغاره بودا بزرگ که بنمایش گزاشته بود.
من ودوستانم رفته بودیم . ودعوت نامه که برای ما آمده بود آدرس شان یکمی مارا سرگردان نمود ..
آدرس شان نوشته بود که ( عقب لیسه ذکور مغاره سر صالصال) ما هم نتوانیستم درست بفهمیم که بکجا برویم اول در عقب لیسه ذکور رفتیم که هیچ خبر نیست  پیاده آمدیم نزد بود کلان هم کسی را ندیدیم مجبور شدیم به یکی از دوستان به اطلاعات و فرهنگ زنگ بزنیم ودوست ما گفت که به سری بود کلان یک مغاره میباشد نما یشگاه در امان مغاره میباشد همانطور با دوستان آمدیم وچند لحظه در آنجا بودیم وچند قطعه عکس را گرفتم .میخواستم که نمایشگاه را ترک کنم که دوست ما آقای نظری را دیدم آمدم نزدش سلام نمودم  گفتم ببخشید شماآقای نظری میباشید برادر ما گفتند که بلی ومن هم خودرا معرفی کردم وگفت که مهدی مهراین شمارا قبلا برایم معرفی کرد{واینکه وقت شان را نگیرم زود خدا حافیظی کردم ) زیرا ما همدیگر را از نزدیک ندیده بودیم واقیعا خو.شهال شدم که این بزرگهوار را از نزدیک ملاقات کردم.






واین چند عکس از نمایشگاه . که نجیب الله مسافر براه انداخته بود.