کل نماهای صفحه

۱۳۹۱ آذر ۱۶, پنجشنبه

حسینیه عمومی سرشیبر


سلام دوستان محرم امسال در شیبر بسیار خوب گزشت ومراسیم عزاداری محرم وعاشورارا باسخنرانی ملاه ودسته سینه زنی وزنجیر زنی با هیت عذاداران به بامیان در مسجید رهبر شهید و حسینیه فاد مستی ودیگر حسینیه ها با نوحه خوانی وسینه زنی وبا شعار دادن که حسین رهبر ماست  تا سیزده هم محرم  جریان داشت عکسهای از هیت عذاداران حسینیه عمومی سر شیبر.

۱۳۹۱ آبان ۱۰, چهارشنبه

عید قربان درمسیر راه کابل

سلام دوستان روز عید قربان در مسیر راه کابل ساعت دوبجه بعد از ظهر در منطقه ولسوالی شیخعلی ولایت پروان بطرف کابل درحرکت بودم که موترم خراب شد از موتر پاین شدم دیدم که لیدر پایه پیشروی موترم خراب شده وآنرا باز نمودم دیدم که هیچ چاره ندارد ومن پیپ که از آن ویکوم می اید آنرا بند نمودم ساعت هم تقریبآ 3:30 دقیقه شده است وبه راه خود بطرف کابل ادامه دادم از یکطرف بریک موترم کار نمیکند ودیگر امنیت راه هردو مرا بتشویش انداختن تا اینکه به شهر چاریکار رسیدم و اتفاقآ که یک پرزه فروشی باز بود و لیدر هارا گرفتم نزد میستری بردم موترا درست نمودم شام به کابل در خانه رسیدم روز اول عید در مسیر راه سپری شد .
روز چهارم عید از کابل بطرف بامیان در حرکت بودم در منطقه ولسوالی شیخعلی دهن شینگریان که از سمت راست یک سرک فرعی امده یک مرد همرای یک خانم سوار بر موترسیکل می آید من هم سرعت نداشتم زیرا که هم بازار است و هم جمپ میباشد وباز هم موتر خودرا بطرف دست چپ هدایت کردم ناگهان  یک صدای وحشتناک بگوشم رسید دقیق شدم دیدم که آن موتر سوار در سمت راست موتر خورده . تعجب اینجاست که در همان منطقه از این طرف موترم خراب شده بود وبرگشت این حادیثه رخ داد...

۱۳۹۱ مهر ۲۵, سه‌شنبه

سردی هوا وسردی بند امیر


دیروز من با دوستان به بند امیر رفتیم و هوا همپنان سرد بود زیرا  در  شب  گزشته برف باریده بود چونکه هواسرد شد بند امیر هم سرد میشود.

۱۳۹۱ خرداد ۱۴, یکشنبه

سنگ بر

چند روز قبل من بطرف ولسوالی کهمرد ولایت بامیان میرفتم شام بدهن سیغان بودم وبخاطر کاری ضروری به بازار دوآب میخ زرین روان شدم همرای دو نفر نوجوان ویک شخص دیگر که سن بزرگتر بودهمرای ما جمله 4 نفر ومن هم درایوری میکردم وقت از شام گزشته بود وباران بسیار میبارید نزدیک دواب که رسیدم یک صدای بسیار وحشتناک که گویا تمام کوه فرو ریخته و کسی صدا زد که ماین من خودرا تکان دادم که روی شکم وپایم درد وسنگینی میکند خودرا تکان دادم که سنگ نسبتآ کلان بالای بایم میباشد دروازه موتر را باز نمودم وسنگ را پاین انداختم وپای راستم را بالا کردم ومیخواستم که پای چپم را بالا کنم که سرم گیچ شد ودیگر نفهمیدم همین اشخاص که بامن بود مرا در نزد داکتر بردند خونریزی بسیار زیاد داشتم بعد از 1 ساعت با هوش آمدم نصف راه سیغان میباشم .
ودرد پایم ویک چشمم بسیار شدید بود بهر صورت خداوند نگهداشت مرا   سنگ از بالا آمده به شیشه پیش روی وبالای اشترینگ  وضربه سوم بمن خورد . گر نگهدار تو باشد خالق یکتا // شیشه را در بغل سنگ نگهمیدارد

این هم عکس از آن حادیثه و موتر

۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۶, سه‌شنبه

برادرآن آقای کرزی

موتر باربری سوخته . من بتاریخ 10 می 2012 از کابل بطرف بامیان می آمدم در نزدیکی مقر ولسوالی سیا گیرد غوربند ولایت پروان موتر کتملآ سوخته را دیدم و از ترس که مارا در حال عکس گرفتن نبیند من یک قطعه عکس از این گرفتم چند روز قبل طالبان دو موتر باربری را آتش زدن ودریور یکی از این هارا کشتن ویک دریور ویک کلینر را با خود بردند وسرنوشت این دوتا معلوم نیست شوال اینجاست که نزدیکی مقر ولسوالی و در پیش روی دوکانها این کار صورت میگیرد و دولت هیچکدام اقدام نمیکند

۱۳۹۱ اردیبهشت ۳, یکشنبه

قانون ویا عرف

مدت 4 ما بیشتر میشود که یک دختر همرای یک بچه فرار نموده است. دختر از ولسوالی شیبر وبچه از ولسوالی یکولنگ میباشد . البته دختر در کابل زندگی میکردند وبچه به ولسوالی یکولنگ ولایت بامیان .ومدت یک ما بیشتر فامیل دختر برای پیدا نمودن دختر بهر سو رفتن ولی هیچ کدام اطلاع از دختر بدست نیاوردن بعد از این تلاش های زیاد فامیل دختر مآیوس شدند از یافتن دختر خود. وشخث دیگری که بنام قمندان اکبر با اثر تلاشهای زیاد دختر را از ولسوالی یکولنگ پیدا نمودند . بنآ در ولایت بامیان یک مجلیس قومی ویا عرفی برگزار نمودند در این مجلیس موسفیدان یکولنگ موسفیدان شیبر وموسفیدان مرکز ولایت بامیان نشستن  بنآ بفیصله این موسفیدان به این نتیجه رسیدن که مبلغ یکصدوسی هزار افغانی شیر بها برای فامیل دختر بدهد وچند نفر دیگر بحیث معزروت خواهی به نزد فامیل دختر برود.وتاریخ 20 اپریل 2012 به ولسوالی شیبر ودرخانه فامیل دختر بیاید ودر آنجا فامیل دختر مبلغ سی هزار افغانی را دوباره برای خانواده پیسر بخشید و مجلیس خاتیمه یافت.واین بود فیصله عرف نه قانون فعلی کشور. این هم عکس از این محفل

۱۳۹۱ فروردین ۱۳, یکشنبه

باز هم از کوتل شیبر

باز هم از کوتل شیبر
هر وقت که به کوتل شیبر میرسی یک حادیثه را میبینی  سرک کوتل شیبر که تا هنوز کار قیر ریزی آن معلوم نیست
مخصوصآ در این فصل سال عبور از این کوتل زیان بار میباشد برای موتران باربری ومسافر بری که منجر بزیان مالی وجانی میشود خدا کند که کار قیر ریزی این بزودی آغاز شود که مردم از این مشکلات رهای یابد.زیرا این سرک مهم میباشد که بعد از سالنگ راه کابل سمت شمال را وصل مینماید وهمچنان راه کابل بامیان .
اینهم عکسهای از موتر باربری که واژگون شدند.

۱۳۹۱ فروردین ۹, چهارشنبه

کوتل شیبر

کوتل شیبر که راه بامیان کابل از این کوتل میباشد ودرزمیستان موترها باربری زیاد میشود بخاطر اینکه بعضی اوقات راه سالنگ مسدود میشود وازراه کوتل شیبر ودره شکاری الی دوشی ازهمین راه بسمت شمال میرود موترهای که از که بیشتر از 40 تن وزن دارد وبه این سرک خامه وبرف باران هر لحظه خطر مرگ میباشد .
اما دولت به کار قیرریزی این کوتل هیچ کدام اقدام نکرده است .
عکسهای از کوتل شیبر

دهقان

 در بامیان اکثریت مردم شان به شغل دهقانی مشغول به کارند چونکه 7 روز از سال نو میگزرد دهقانان با بیل وکلنگ خود بالای زمینهای خود شروع به کار کردند بگفته یکی از دهقان که امسال هوا سرد میباشد  ولی برف دربامیان کم باریده است اما باز هم امید بخدا شاید حاصل اززمین های خود برداریم  به عشق و علاقمندی خاص کار میکند. ومیگوید خدا کفیل روزی است.
این اعتماد بنفس شان یک دنیای ازامید وخود باوری را هرکس ندارد

۱۳۹۰ اسفند ۲۲, دوشنبه

8مارچ

8 مارچ در بامیان تجلیل گردیده است از چوک رهبر شهید الی ریاست امور زنان پای پیاده از مسیر میدآن هوایی عبور مینمودند .
اما هماهنگ کننده این برنامه را ریاست امور زنان بعهده داشت هماهنگی بصورت  درست وجود نداشتند . زیرا دروازه های میدان هوای مسدود و تجمع مردم کمرنگ از سال گزشته بود.زنان بامیان صنایع دستی خودرا بنمایش گزاشتند. واطفالان باسرودن سرود ملی با صدای دلنشین شان با همه مردم  سرو وسامان بخشید.

این عکس از این محفل

۱۳۹۰ اسفند ۱۸, پنجشنبه

8 مارچ در بامیان

امروز 8 مارچ روزی جهانی زن در بامیان  تجلیل شد ساعت 9:40 دقیقه صبح از چوک رهبر شهید تا به ریاست امور زنان زنان دختران وخبرنگاران پای پیاده به ریاست امور زنان آمدن در مسیر راه که باید از میدان هوایی عبور نماید دروازه های که از سیم جالی بودند مسدود بود چند لحظه پشت دروازه منتظیر ماندن تا مسول میدان هوای بیاید دروازه را باز کند .
در ابتیدا تجمع زنان کم بود اما در ریاست امور زنان  محفل پر رنگ تر شد واطفالان با سرودن سرود ملی با  یک احساس خاص سرودند.
اما ایمسال جمعیت کم بودند ودروازه های میدان هوایی بسته بودند بنظر میرسید که یک نا هماهنگی بودند.
 صنایع دستی خودرازنان بامیان  بنمایش گزاشتند .

عکسهای از این محفل. 

۱۳۹۰ اسفند ۱۴, یکشنبه

قاضی

سلام دوستان چندروز قبل قاضیان که در ولسوالی شیبر از طرف ولایت بامیان معرفی شده بود به ولسوالی شیبر پست خودرا اشغال نمود.
آنهای که قاضیان راتا ولسوالی شیبر همرای میکردند نماینده از ریاست محکمه آقای حیدری محاکمه شهری آقای تمکین شورای ولایتی خانم اقبال زاده کارمند یونوما آقای احمدی وآقای فیضی ونماینده یواین دی پی آقای رجای با بسیار دغدغه به ولسوالی شیبر رفتیم ولسوال شیبر یک ورکشاب داشتند که همه نماینده های مربوط ولسوالی جمع بودند این ورکشاب منع خشونت علیه زنان .
ولسوال کار خودرا رها کرده امدند  برخورد ولسوال بسیار مهربان بود با همه بسیار با چهره خندان احوال پرسی نمودند
قاضیان در قدم اول چیزی سوال نمود که همه توقوع این را نداشتند گفت که شبکه مخابراتی نیست نانوای از این جا دور است وموتر نداریم ما در این جا کار نمیتوانیم ولی ولسوال گفت مسله نان آوردن شما بدوش ما ما این همکاری را میکنیم شبکه مخابراتی که تنها اینجا نیست افغانیستان ما مشکلات زیاد دارد باید به همین وسایل در دست داشته پیش برویم اما این قاضیان قبول نمیکردند وبا ولسوال میگفت اگر شما این همکاری میکنید بایدیک اسناد بمن بدهید که نان آوردن بدوش ماهمه از این سوال بچه گانه خندیدند  تا اینکه ولسوال به نان چاشت دعوت کردند وبعد از نان چاشت قبول کردند که ما همین جا میمانیم بنظر من این قاضیان از ابتیدا اول باید شکمش را سیر کرد کارش را که خدا میداند.
دوستان شما قضاوت کنید با این  قاضیان

۱۳۹۰ دی ۲۷, سه‌شنبه

برف در بامیان

سلام دوستان امسال دربامیان با این همه هوای سردش برف نبارید دومین برف که دربامیان بارید من با تعداد از نیظامی ملل متحد در دره ککرک رفتیم وآنها تمرین فیر داشتند.
وبا همان هوای سرد زنها از دامنه کوه بابا باهمان سردی هوا پای پیاده بطرف بازار می آمدندو
این چند قطعه عکس برای شما.
با احترام.