کل نماهای صفحه

۱۳۹۲ مهر ۱۴, یکشنبه

مامامن

شناخت بیشتر؛
مامای من ومامای خانمم هردویشان از ولایت کابل به ولایت بامیان آمدند  هردویشان از سرک عمومی از موتر پیاده شدند وبطر ف آبادی می آمدند در مسیر راه مامای من که جوانتر از مامای خانمم بود سوال کرد که شما از کجا استید وآبادی  که ما در آنجا زندگی میکنیم آدرس دادند ؛ ودیگر چیز نگفتند  واسم همدیگر را هم بلد نبودند وقیصه از  جای دیگر شروع کردند سری دوراهی از هم خدا حافیظی کردند جالب اینجاست که خانه ما دوراه داشتند و نزدیک دروازه باز هردویشان میرسد وبا همدیگر میگوید که شما هم در این جا میاید وخنده کردند وبعدآ خانمم که می آید ماماهارا معرفی میکنند

هیچ نظری موجود نیست: