کل نماهای صفحه

۱۳۹۲ اسفند ۲۱, چهارشنبه

یاد بود از تخریب بودا

 یاد بود از تخریب بودا 
شب گزشته در مغاره بودا شاعران هنرمندان خبر نگاران شرکت داشتن
در جمع هنرمندان حمید سخی ذاده با صدای گرم  خود محفل را زیبا ساخت

دمی دیوانه چون من یار می خواهد چه کار ؟
این سر بی عقل من دستیار می خواهد چه کار ؟
شعر خود را از تمام شهر پنهان کرده ام
یوسف بی مشتری بازار می خواهد چه کار ؟
هر کسی در خود فرو رفته ست دستش را نگیر
کشتی مغروق سکان دار می خواهد چه کار ؟
نقشه هایم یک به یک از دیگری ناکام تر !
این شکست مستمر آمار می خواهد چه کار ؟
در زمان جنگ ، دشمن زود اشغالش کند
شهر مرزی جاده ی هموار می خواهد چه کار ؟
کاش عمر آدمی با مرگ پایان می گرفت
مُردن تدریجی ام تکرار می خواهد چه کار ؟
بعد از این لطفی ندارد حکمرانی بر دلم !
شهر ویران گشته فرماندار می خواهد چه کار ؟ !

عکس از نور چراغ در مغاره بودا بامیان









هیچ نظری موجود نیست: