کل نماهای صفحه

۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه

پیمان

سخن وحرف زبانم بسته شده پیمان....مهربانان کی مهربانی میکند پیمان...من فدای دوست بیگانه خو گردم....باشم به نامت آشناه و رویت پیمان....در بین قصر خانه پیچیده باشی....افشآی جهان گردیده راز تو پیمان....چشمش بیگ تیر نگاه مرغ دلم را میزند....طاق است در صنف بتان ابرو کمان پیمان....دوکان به بازار محبت بازکرد....بکسی چه رسد نفع زیان پیمان....دارد دلبرشرر ازرخسار خویش....هر لحظه میزند آتش بجان پیمان....بی جرم وجریمه بزیندان کیستم....از قید وبند آزاد کی شوم پیمان؟



هیچ نظری موجود نیست: