کل نماهای صفحه

۱۳۸۸ دی ۲, چهارشنبه

برف در بامیان روز عید


روزهای عید همچون برف سنگین در بامیان میبارد همچنان برف میباشد که رفت و آمد مردوم کم و کمرنگ میباشد.
کیم من ازوفا آواره یی.وامانده ازهوشی......زخاطر رفته یی.افسرده یی. راحت فراموشی.....قرین درد مهجوری.اسیر محنت دوری......وفا گم کرده یی.الفت شعاری. مست مدهوشی......زنیرنگ تعلق دور وبا پیمانه هم پیمان......سیه. مستی.بخاک افتاده یی.رند قدح نوشی......سرا پاسوزو سازواشک وآه ناله افغان......تألم پیشه یی.در ماتم هجران سیه پوشی......غمینی مبتلا دام الفت.آروزومندی.......به غم خو کرده أم اندو شعاری حسرت همدوشی........وفا جوی چو مجنون رهسپار دشت محرومی........خمیده قامتی همچون هلال از یاد آغوشی........گداز شعله وشوق وحرارت نیست در قلبم.........زاشک وآه مأیوسم برنگ شمع خاموشی..

هیچ نظری موجود نیست: